ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخواست، نشیند

از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم


[وحشی بافقی]


بی انصافانه نوشت: دو تا مسکن خورده و همچنان از دل درد به خود میپیچد و ساعت 4 صبح است.

ربطِ عنوان به پست نوشت: یه دوستی گفت که هر وقت عقلت برگشت سر جاش برگرد. خواستم بهش بگم عقلم سر جاشه منتهی دل نیست کبوتر! :)

شب نوشت: به حدی از جغدیت رسیدم که توی تاریکی مطلق و حتی بدون نور صفحه گوشی هم کاملا میتونم اطراف رو ببینم! فکر کنم مردمکم الان اندازه در قابلمه شده باشه! :|

آهنگ نوشت: چاوشی داره تو گوشم میگه که "امروز عقل من ز من یکبارگی بیزار شد / خواهد که ترساند مرا، پنداشت من نادیده ام ..." یا یه جا دیگه میگه: "تو مستِ مستِ سرخوشی / من مستِ بی سر سرخوشم / تو عاشق خندان لبی / من بی دهان خندیده ام..."

ساعت نوشت: 04:27

داره تویِ گوشم میگه نوشت: و رشته کوه های سبز بر مانیتور، کویر میشوند... [گروس عبدالمالکیان]

بیان نوشت: آرزو و مهشید هم بیدارن... 

اس ام اس نوشت: سارا اس داده: خیلی بعیده ولی بیداری؟ جواب دادم: اصلا بعید نیست. جانم؟

حیوان دوست نوشت: من باید حتما یه خرگوش و همستر و خوکچه هندی و جغد و طوطی و مار، همزمان داشته باشم! :|