1- به راستی که دوران سختی است، معجزه است که هنوز از همه ی ارمان هایم دست نکشیده ام، چرا که به دور از عقل و واقعیت به نظر می رسند، با این حال آن ها را رها نکرده ام، چرا که به رغم همه چیز، هنوز به جوهر پاک انسانی ایمان دارم، مطلقا برایم امکان ناپذیر است که زندگی خودم را بر بنیانی از هرج و مرج، درد و رنج و مرگ بنا کنم، ما جوان تر از آن هستیم که با چنین مشکلاتی روبرو شویم، ولی آنها خودشان را بر ما تحمیل میکنند، تا اینکه سرانجام مجبور شویم راه حلی برایشان پیدا کنیم، و به رغم همه ی اینها وقتی به آسمان نگاه میکنم، دچار این احساس میشوم که همه چیز درست خواهد شد و این ستمگری به پایان خواهد رسید... همه چیز آنطور است که باید باشد، خداوند میخواهد انسان ها را شاد و خوشبخت ببیند! هر جا که امید هست، #زندگی نیز هست... در چنین لحظاتی، نمی‌توانم به بدبختی ها فکر کنم، بلکه به زیبایی هایی که هنوز وجود دارد مینگرم، سعی کن سعادت را در خودت بیابی؛ به تمام زیبایی های اطرافت بیاندیش و احساس خوشبختی کن


2- اولین سوالی که از شما در بخش اورژانس ‌میپرسند این است که از یک تا ده به دردت چه درجه ای میدهی، این سوال رو صدها بار از من پرسیدن و یادمه یه بار وقتی که نمیتونستم نفس بکشم و قفسه ی سینم در آتش میسوخت، پرستار از من خواست به دردم نمره بدهم، با اینکه نمی توانستم صحبت کنم اما 9 تا انگشتم رو بالا گرفتم، بعدا وقتی بهتر شدم، پرستار اومد و بهم گفت که یه مبارز واقعی هستم، ازم پرسید میدونی از کجا میدونم؟ چون دردی رو که 10 بود گفته بودم‌ 9 ، اما حرفش خیلی هم حقیقت نداشت، به خاطر شجاعتم به اون درد نگفتم 9 ! دلیل اینکه گفتم 9 این بود که درد شماره دهم رو نگه دارم و الان وقتش بود، ده بزرگ و وحشتناک...


 پ.ن: یعنی از دست بدید این فیلم رو، قطعا از دستش دادید :| والا :دی نه جدا ببینیدِش فوق العادس