خدای من چه رنگیست ؟
به نظرم کاملا باید مشخص باشد ! تمام چیز های دوست داشتنی من در زندگی هاله ای از نارنجی به دور خویش دارند :) اینجور برایتان بگویم که چیزی نیست که بنده دوست داشته باشم و نارنجی نباشد ! در حقیقت اگر کسی نارنجی صفت باشد ، دوست داشتنی ایست :)
خدای من نارنجی پر رنگ است ! خیلی دوستش دارم و به گمانم خیلی دوستم داشته باشد :) همیشه همراهم است حتی زمانی که فراموش میکنم همراهی اش کنم ...
اصلا خودِ او بود که به من یاد داد نارنجی باشم .. از نوع دیوانه اش ..
نارنجی ها میبخشند .. فراموش میکنند .. تسلیم نمیشوند .. میخندند .. مهربان اند .. طاقت دیدن غم کسی را ندارند و .. ! نه که اسطوره باشند ها ! اسطوره ی مطلق خداست ! و تنها اوست که نارنجی پر رنگ است .. :)
زردَت کند بی رحمی دنیا ...
قرمز شوی از عاشقی حالا ...
اینک ندانم قرمزی یا زرد ؟
می بینمت اینبار نارنجی .. :) ♥
"دیوانه نارنجی صفت"
پ.ن : مرسی مهندس .. همیشه از این موضوع ها بده .. داره نوشتن یادم میره .. شاید اگه دو سال پیش این موضوع رو بهم داده بودی برات دو صفحه مینوشتم .. ولی خب واسه شروع دوباره خوبه :)
پ.ن : و من بار ها زجر حبس کردن نفس ، دست و پا زدن و .. را در قوطی های رنگ قرمز و زرد کشیدم تا شدم این دیوانه ی نارنجی صفتی که میبینید .. :)
پ.ن : و تو نمیدانی نماد رنگ قرمز و زرد در نظر من چیست ... :))
پ.ن : سخته نارنجی بودن توی دنیایی که اکثریت دنبال بدرنگ کردن بقیه ان .. بیاین همگی تلاش کنیم واسه نارنجی شدن .. البته ناگفته نمونه که دنیا به همه ی رنگ ها نیاز داره :)