اینکه دو برادر بزرگتر با اختلاف سنی های 11 و 15 سال داشته باشی بهت این حس را همواره القا میکند که تا مشکلی پیش می آید زنگ بزنی به آن برادری که در حل آن مشکل مهارت بیشتری دارد و راه حل را بگیری و تشکر کنی و به ادامه ی زندگیت برسی ! البته نه اینکه صرفا هنگام مشکل یاد برادر ها باشی ها ! در بقیه مواقع هم گهگاهی دست به زنگت خوب است !

بگذریم ، سر پست قبلی داشتم تابپ میکردم که کیبورد قفل شد و یک آیکن filter keys آمد روی تولبار ! طبق معمول زنگ میزنیم حمید و راه حل را جویا میشویم اما یکهو یادمان میرود چه شنیدیم ! و شما نمیدانید که بنده مهارت خاصی در فراموش کردن چیز های بیخودی و گاهی هم باخودی دارم ! :|

خلاصه تا امروز با on screen keyboard کارمان را راه می اندازیم اما حس پست گذاشتنمان که می آید دیگر نمیشود با فشردن دفعاتِ متعددِ کلیک راست بر روی مانیتور تایپ کرد زیرا که بسیار وقت گیر و اعصاب خراب کن است ! :دی

به این نتیجه رسیده که خب چرا مشکل به این سادگی را خودمان حل نکنیم ؟ یک سرچ ساده در گوگل آن هم به انگلیسی که مثلا بخواهیم خودمان را محک بزنیم !!!

من : ?what can i do when the keys are filter

گوگل گرامی هم در کلی صفحه و به هزاران روش مختلف برایت جواب می آورد و معمولا در جستو هایی به این سان همان لینک اول افاقه میکند :) کلیک

و به همین سادگی ..


پ.ن : بماند که پند این پست چه بود !

پ.ن : دوستی که یک زمانی وبلاگش را روزانه چک میکردم بهم میگفت : شبیه پیرزن های غرغرو همش دنبال نصیحت کردنی ! بابا یه پستی بنویس که توش پیام اخلاقی نداشته باشه ! ... آن دوست دیگر نشانی ازش نیست جز یک وبلاگ متروک و شماره تلفنی که پیام هایم به آن برگشتی نداشت ، ولی فکر میکنم من هنوز همان پیرزن غرغرو باشم ...